بررسی نقش و میزان نفوذ جمهوری اسلامی ایران در یمن
نقش احزاب، قبائل و جریانهای مذهبی در میزان نفوذ عربستان و ایران در یمن
بررسی مشکلات ساختاری در حوزه های سیاسی – اقتصادی یمن در سالهای اخیر
مبانی نظری تحقیق
در بررسی تحولات یمن آنچه مسلم است این است که سقوط صالح همچون بن علی تونس و مبارک مصر، برگرفته از حرکتهای مردمی برای پایان دادن به حاکمیتهای دیکتاتوری و دست نشانده غرب بوده است؛ هر چند که برخی کشورهای عربی و غربی برای تأمین منافع خود به دنبال مصادره این قیام و اعمال نفوذ خود بر دولتهای جدید و ساختارهای قدرت – که عمدتا قبائل و…هستند – بودهاند. در این شرایط همچنان آیندهای مبهم پیش روی یمن قرار دارد چرا که، هر کدام از بازیگران این صحنه همچون ایران و عربستان به دنبال تأمین منافع خویش در چارچوب اهدافشان از یکسو و از طرف دیگر، حمایت از جریانهای همسو با خود در این کشور هستند. این وضعیت منجر به شکلگیری طیفی از مدل ها – از گزینه تشکیل دولت مردمی تا تجزیه این کشور به دست گروهها، قبائل و جریانهای مذهبی – شده است که در پژوهش حاضر بدان پرداخته میشود.
۱-۶- چارچوب نظری تحقیق
در چارچوب نظری پژوهش، بنا به اهمیت موضوع از یک سو و قرار گرفتن کشور یمن درجغرافیای جهان اسلام که دارای اشتراکات فراوان مذهبی، اعتقادی، فرهنگی و قومی و زبانی با بسیاری از کشورهای منطقه همچون جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی است انتخاب چارچوب نظری «سازهانگاری» که منطبق بر مولفههای فوقالذکر میباشد در تبیین و شناخت ماهیت جریانها و گروههای فعال در عرصه تحولات یمن بویژه پس از کنار گذاشتن علی عبدالله صالح از حکومت و روی کار آمدن دولت جدید میتواند مفید باشد؛ بدین منظور از سازهانگاری به عنوان چارچوب نظری تحقیق استفاده خواهد شد.
۱-۷- مفاهیم تحقیق
انقلاب یمن – القاعده – گروه الحوثی
– انقلاب یمن
خیزش یمن،اعتراضات سراسری در یمن، مجموعهای از راهپیماییهای خیابانی، اعتراضات و نافرمانیهای مدنی علیه حکومت یمن و رئیس جمهور آن، علی عبدالله صالح، بود که از ۱۴ ژانویه ۲۰۱۱ میلادی، در این کشور آغاز شد و در ۳ فوریه (روز خشم) مخالفین به اوج رسید که با برخوردهای خونین و خشونتآمیز حاکمیت با مردم معترض روبرو شد. شدیدترین برخورد در ۱۸ مارس (جمعه خونین) بود که ۵۰ کشته و ۲۴۰ مجروح داشت. انقلاب یمن ریشه در شرایط سیاسی – اجتماعی این کشور دارد، و با الگو گرفتن از قیام مردم تونس و مصر وارد مرحله حساس و تاثیرگذاری شد و مردم شعار برکناری ‘علی عبدالله صالح’ را سردادند. دولت عبدالله صالح با استفاده از تمامی ابزارهای ممکن به دنبال تثبیت وضعیت خود در یمن بود و با بهرهگیری از حمایت برخی کشورهای خارجی حتی به استقبال بحرانهایی نظیر نبرد با شیعیان الحوثی رفت. ورود به عرصه درگیریهای نظامی با گروههای مبارز شیعی که طی نزدیک به هفت سال، شش جنگ تمام عیار با رزمندگان الحوثی را به همراه داشت، رویارویی با مردم سرزمینهای جنوبی یمن و خطرات ناشی از فعالیتهای شدید وهابیت در این کشور در کنار نارضایتی شدید مردم از اوضاع سیاسی، اجتماعی و به خصوص اقتصادی مهمترین متغیرهای به وجود آورنده این فضای چالشزا برای نظام سیاسی این کشور بوده است.
با افزایش شمار کشته و زخمی شدگان اعتراضات در یمن، حتی تعدادی از نمایندگان پارلمان این کشور از مقام خود استعفا کردند. پس از تظاهرات قضات این کشور در اعتراض به عملکرد دولت و تقاضای تغییر شورای عالی قضایی و استقلال دستگاه قضا از دخالتهای دولت، شورای علمای یمن نیز با آشکار ساختن اعتراضات خود، تجاوز و تعرض به تظاهرکنندگان یمنی را حرام اعلام کرد. حتی پیوستن گروه زیادی از زنان یمنی به تجمعات اعتراضی که در این کشور کمتر سابقه داشته است، تفاوت این بحران با بحرانهای پیشین را برای عبدالله صالح که به گفته وی دولتی خو کرده با بحران هاست، آشکار ساخت.
– القاعده
القاعده تشکیلاتی بینالمللی، نظامی و بنیادگرای اسلامی است که در دوران جنگ شوروی در افغانستان توسط اسامه بن لادن در شهر پیشاور تاسیس شد. این سازمان در قالب شبکههای نظامی گوناگون فراملی و به عنوان یک جنبش رادیکال اسلام سنی فعالیت میکند که با آنچه که تأثیرات و دخالتهای غیرمسلمانان بر دنیای اسلام مینامند، مبارزه کرده و برای گسترش اسلام تعریفی خود در جهان فعالیت میکند. اکثر صاحبنظران، اعضای شبکه القاعده را پیرو مسلک سلفی میدانند.این سازمان در فهرست سازمانهای تروریستی بسیاری از دولتها و سازمانهای بینالمللی از جمله شورای امنیت ملل متحد، ناتو، اتحادیه اروپا و ایالات متحده آمریکا قرار گرفته است. رهبر این سازمان اسامه بن لادن بود. اکنون نیز به احتمال زیاد ایمن الظواهری رئیس این سازمان است.
– گروه الحوثی
الحوثیها یک گروه شیعه در شمال یمن در استان صعده که به بدرالدین حوثی منسوب و به حوثیها نیز معروف هستند و گروه جوانان مومن (شباب المومنین) نیز نامیده میشوند. این گروه پس از درگیری نظامی با نیروهای دولتی یمن در سال ۲۰۰۴ معروف شدند. این تشکیلات از سال ۲۰۰۲ فعالیتهای خود را با شعار الله اکبر… مرگ بر آمریکا… مرگ بر اسرائیل… و اسلام پیروز است به عنوان شعارهای پس از هر نماز رسماً آغاز کرد و آنها را نیز تاکنون حفظ کرده است. به گفت
برای دانلود متن کامل این فایل به سایت torsa.ir مراجعه نمایید. |
ه برخی منابع، جلوگیری دولت یمن از این شعارها در مساجد زیدیه یکی از دلایل مهمی بود که باعث پیدایش درگیریها بین الحوثیها و دولت در سال ۲۰۰۴ شد. در جریان درگیریها بین نیروهای دولتی یمن و گروه الحوثی در سال ۲۰۰۴ «حسین الحوثی» رهبری این گروه را بر عهده داشت؛ وی نماینده پارلمان در انتخابات سالهای ۱۹۹۳ و ۱۹۹۷ بود، و طی درگیریها کشته شد.
دولت یمن این گروه را به داشتن گرایشات فکری شیعه اثنی عشری متهم میکند، اما الحوثیها خود را شیعه زیدی و در برخی از مسائل و مناسبتها مانند جشن غدیر و عاشورا خود را با شیعیان اثنی عشری همسو میدانند. گروه الحوثی معتقد است وضعیت فعلی یمن چیزی جز محدود کردن آزادی فعالیت دینی، سیاسی و تلاش برای از بین بردن فرهنگ و معتقدات زیدیها از سوی دولت نیست. این گروه به صورت رسمی خواستار فعالیت حزبی، تاسیس دانشگاه و در نظر گرفتن مذهب زیدی به عنوان یک مذهب رسمی در کنار سایر مذاهب از سوی دولت است. اما در مقابل، دولت یمن این گروه را به تاسیس یک کشور اسلامی و بازگشت به حکومت قبلی زیدیه در یمن متهم میکند.
۱-۸- روش تحقیق
روش تحقیق حاضر مبتنی بر روش توصیفی – تحلیلی و بصورت کتابخانه و فیش برداری از منابع، کتابها و مقالات مرتبط با موضوع تحقیق میباشد و تلاش میشود با استفاده از منابع مرتبط، تحولات یمن و نقش کشورهای خارجی بویژه ایران و عربستان در این کشور مورد بررسی قرار گیرد، و تاثیرگذاری آن در حوزههای مختلف مورد مطالعه قرار میگیرد.
۱-۹- نحوه جمعآوری دادهها
جمعآوری دادهها به صورت فیش برداری خواهد بود.
۱-۱۰- فنون مورد استفاده برای تجزیه و تحلیل دادهها
از تجزیه و تحلیل کیفی برای مطالعه یافتههای تحقیق استفاده خواهد شد.
۱-۱۱- سازماندهی تحقیق
این پژوهش شامل پنج فصل میباشد که در فصل اول کلیات تحقیق یعنی سئوال، فرضیه، چارچوب، مفاهیم و روش تحقیق آمده است. در فصل بعد، چارچوب نظری تحقیق مطرح میشود که در آن ابتدا به تعریفی از مفهوم سیاست خارجی، اهداف کشورها در سیاست خارجی، عوامل مؤثر در سیاستگذاری خارجی، سیاست خارجی در نظریه سازهانگاری و سپس نگاهی سازهانگارانه به سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی در قالب شاخصهایی پرداخته میشود. در اینجا همچنین سخن از تقابل سیاست خارجی ایران و عربستان و به خصوص مبانی بیناذهنی هویتی عربستان در قبال جمهوری اسلامی مطرح میگردد. در فصل سوم، تحولات یمن (۲۰۱۱ – ۲۰۱۴) و ریشههای سیاسی – اجتماعی آن میآید که این خود در دو بخش بررس میشود. در بخش اول دلائل و زمینههای این تحولات، اوضاع اجتماعی – سیاسی یمن، گسلهای موجود در جامعه یمن از بافت فرهنگی، قبیلهگرایی، حضور القاعده تا صفبندی نیروها در یمن و … آمده است. در اینجا، پس از بررسی رویکرد رژیم حاکم در یمن، نقش ایالات متحده آمریکا (به عنوان ابر قدرت حاضر و تاثیرگذار در منطقه) بررسی میشود. در بخش دوم از فصل سوم، تحولات یمن من جمله طرح فدرالیزه حاکم یمن، عبد ربه منصور هادی، و دیدگاه قبایل به این طرح مورد مطالعه قرار گرفته است. در فصل چهارم پژوهش، مقایسه تطبیقی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی صورت گرفته است که در آن با توجه به مولفههای هویتی، سیاست خارجی هر یک از این دو کشور در قبال تحولات یمن تبیین میشود؛ و اینکه چرا تحولات یمن برای عربستان حائز اهمیت است و به تبع آن سیاست خارجی مقتضی اتخاذ میکند. در این فصل ابتدا نکاتی در خصوص نگاه عربستان به یمن و خاک این کشور مطرح میشود و سپس به نقش عربستان در تحولات داخلی یمن و سناریوهای آن برای مدیریت این تحولات؛ به دنبال آن محورهای سیاست خارجی ایران در خصوص این تحولات توضییح داده میشود. و بالاخره در فصل آخر، نتیجهگیری و راهکارهایی برای بهبود روابط بین جمهوری اسلامی ایران و عربستان و امنیت منطقه ارائه میگردد و اینکه به لحاظ رهیافتهای سازهانگارانه، دو کشور به جای سیاست خارجی تقابله جویانه بایستی بر مبنای اشتراکات عمل نمایند.
فصل ۲:
چارچوب نظری تحقیق
در این پژوهش به بررسی تحولات یمن بویژه در سایه تحولات منطقهای پرداخته میشود که بنا بر جایگاه منطقهای آن و فاکتورهای داخلی و تاثیرات خارجی آن از اهمیت ویژه در شبه جزیره عربستان، خلیج فارس و بطور کلی در خاورمیانه برخوردار است. این کشور به لحاظ ساختار قومی – جمعیتی دارای ترکیبی متکثر و غیرهمگون، و فاقد توسعه اقتصادی و سیاسی میباشد و به تبع آن، عدم وجود ساختاری متمرکز و قوی. در این فصل در پی آن هستیم که به بررسی مفهوم سیاست خارجی و امکانات این ابزار مؤثر کسب منافع پرداخته و مطابق اصول تئوری سازهانگاری در روابط بینالملل رویکرد دو کشور بزرگ حوزه خلیج فارس یعنی ایران و عربستان را نسبت به یمن بررسی نماییم.
۲-۱- سیاست خارجی
یک پایه مهم دولتمردی، همیشه فهم سیاست بیرون از مرزها بوده است. دولتمردان بزرگ تاریخ، آنهایی بودهاند که میان واقعیات داخل مرزها و تحولات بیرون تعادل ایجاد کردهاند.(سریعالقلم،۱۳۷۹: ۸) هالستی، سیاست خارجی را تحلیل اقدامات یک دولت در محیط خارجی و شرایط داخلی مؤثر در تعیین اقدامات مزبور میداند. (هالستی، ۱۳۷۳: ۳۲)
سیاست خارجی که شامل تنظیم، اجرا و همچنین خود محصول و نتیجه تصمیمات به شمار میرود، راهنمایی است برای اقداماتی که یک
دولت در ورای مرزهای خویش به منظور پیشبرد اهداف خود در رابطه با بازیگران حکومتی و غیرحکومتی به عمل میآورد. میتوان گفت که سیاست خارجی شامل تعیین و اجرای یک سلسله اهداف و منافع ملی است که در صحنه بینالمللی از سوی دولتها انجام میپذیرد. سیاست خارجی میتواند ابتکار عمل یک دولت و یا واکنش آن در قبال کنش دیگر دولتها باشد.(مقتدر،۱۳۵۸: ۱۳۵-۱۳۴)
و در تعریفی دیگر میتوان گفت: جهتی را که یک دولت بر میگزیند و در آن از خود تحرک نشان میدهد و نیز شیوه نگرش دولت را نسبت به جامعه بینالمللی، سیاست خارجی میگویند. (خوشوقت،۱۳۷۵: ۱۴۵)
سیاست خارجی در ابتدا مفهومی عینی و دولت محور بوده است که در این خصوص در چارچوب نظریه واقعگرایی قرار میگرفت، اما به تدریج به مفهومی چند بعدی در راستای نظریه لیبرالیسم تبدیل شد که هدفش تأمین صلح و دموکراسی بوده و بر بازیگران دیگری نیز غیر از دولتها تأکید میکند. سرانجام نیز در نظریه سازهانگاری به صورت ذهنی و گفتمانی مطرح شده است. سازهانگاران بر تأثیر انگارهها و هنجارها در دگرگونی سیاست خارجی تأکید ورزیدهاند.
برای مدت زمان طولانی نقش و اهمیت انگارهها در جریان اصلی علوم اجتماعی نادیده گرفته شده بود، ولی از اوایل دهه ۱۹۹۰ مورد توجه صاحبنظران قرار گرفت. محققان به این نتیجه رسیدند که تجزیه و تحلیل سیاست خارجی صرفاَ در چارچوب بازیگر خردمند و انسان به حداکثر رساننده سودمندی که ریشه در منافع مادی دارد، برای ارزیابی رفتارهای سیاست خارجی دولتها، بسیار نارسا و ناقص است. لذا این ضرورت احساس شد تا انگارههایی که دارای آثاری مستقل بر سیاست خارجی است، مورد توجه قرار گیرد. (قوام، ۱۳۷۲: ۲۴۱-۲۴۰)
باید متذکر شد که سیاست خارجی به تدوین، اجرا و ارزیابی تصمیم گیریهایی مربوط میشود که از نظر دولتمردان یک کشور جنبه برون مرزی دارد. (کاظمی، ۱۳۷۲: ۴۲)
۲-۲- اهداف کشورها در سیاست خارجی
اگر در تحلیل خود به اقدامات یک دولت در قبال محیط خارج و شرایط معمولا داخلی موثر در تعیین اقدامات مزبور بپردازیم اساسا به سیاست خارجی توجه کردهایم. اهداف سیاست خارجی را تصمیم گیرندگان رسمی دولت تعیین میکنند تا بتوانند وضع بینالمللی موجود را به نفع منافع ملی خود تغییر دهند و یا اینکه در حفظ آن بکوشند. اهداف سیاست خارجی حاصل تحلیل مقاصد و وسایل نیل به اهداف میباشد. گرچه اهداف روشن و واقعی سیاست خارجی، از کشوری به کشور دیگر متفاوت است، همه کشورها دارای اهداف زیر میباشند:
هدفهای کوتاه مدت و حیاتی: منافع و ارزشهای حیاتی از جمله این اهداف به شمار میآیند و غالبا با حفظ موجودیت یک واحد سیاسی بیشترین ارتباط را دارند. زیرا آشکار است که واحدهای سیاسی بدون حفظ موجودیت خود نمیتوانند به دیگر هدفها دست یابند. تعیین دقیق ارزشها یا منافع حیاتی در کشوری خاص، بستگی به ایستارهای سیاستگذاران آن کشور دارد. بهعنوان مثال میتوان به موارد زیر اشاره کرد: استقلال، امنیت ملی، یکپارچگی سرزمین، رفاه اقتصادی و حفظ و تقویت شیوه زندگی. این هدفها جنبه فوریت دارند و تعدادشان از بقیه اهداف بیشتر است.