مجموعه ای از کلمات و اصطلاحات خودمانی و عامیانه ایرانی قسمت 56
خل بازی درآوردن-مثل دیوانه ها رفتار کردن دهن کسی را سرویس کردن-کسی را خونین و مالین کردن-به حساب کسی رسیدن زیر جلد کسی رفتن-کسی را …
بازی ، سینما ، تکنولوژی ، مد ، سبک زندگی ، آشپزی و گردشگری
خل بازی درآوردن-مثل دیوانه ها رفتار کردن دهن کسی را سرویس کردن-کسی را خونین و مالین کردن-به حساب کسی رسیدن زیر جلد کسی رفتن-کسی را …
دست بردن در چیزی-چیزی را تغییر دادن چپ و راست کردن-زیر و رو کردن-مشت باران کردن افتادن تشت کسی از بام-رسوا شدن-باز شدن مشت کسی …
در دهان ها افتادن-شایع شدن-شهرت یافتن آستین بالا زدن(آماده شدن، به کاری برخاستن، پا پیش گذاشتن) پوست کسی را پر از کاه کردن-به طرز فجیعی …
دست اندر کار-دارای سهمی در انجام کاری-مشغول به کار زهرمار سلطان-ترش رو-اخمو جفت و جلا کردن-مرتب کردن-حقه جور کردن چاق کردن کاری-رو به راه …
خاک و خُل-گرد و غبار-آشغال زنگ-زمان آموزش درس یا فاصله ی میان دو درس در مدرسه پا به سال گذاشتن-بزرگ شدن فال بد زدن از …
از جگر گذشتن-نامردی کردن دَرَ ک-در کوچک-برای نشان دادن بی اعتنایی نسبت به رویدادی بد به کار می رود پشت پا-فنی از کشتی برای انداختن …
آنها را خانم زاییده، ماها را کلفت؟(چرا آنها را بر ما ترجیح میدهند؟ چرا به ما اجحاف میکنند؟) آینهی هفتجوش(خورشید)چغاله بادام-بادام نارس تشریک مساعی-با کسی …
از کیسه خوردن-از جیب خوردن چار سر-حرف مفت-متلک برو برگرد-چون و چرا دبور-بی سر و پا-لات-ولگرد-آسمان جل خوش خیال-آن که به دل بد راه نمی …
توپ و تشر-تهدید-هارت و پورت-داد و فریاد پشم و پیله ی کسی ریختن-ناتوان شدن کسی-از میان رفتن ابهت کسی انکر منکر(بسیار زشت و بدترکیب) اهل …
آش آلو کردن(خجالتزده کردن، کنفت کردن، سکهی یک پول کردن) بیا بیا- برو بروزخم و زیلی-خونین و مالین-پر زخمبه قوزک پای کسی نرسیدن-در برابر کسی …